آرتاآرتا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
آنیاآنیا، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

گل پسر مامان و بابا

پسر عزیزم هدیه بزرگ خدا

این وبلاگ رو به عشق پسر گلم ایجاد کردم. امیدوارم همیشه خاطرات خوب و زندگی شیرین پسرم توش ثبت بشه.

و ادامه عکسها...

چند تا عکس از انیا آرتای گلم تو حیاط در حال تاب بازی ارتا در پارک شهر جلفا. آنیا هم فعلا از وسایل بازی میترسه و فقط تماشاگر داداشی هست و ذوق میکنه آرتا و انیا در باغ عمو داننده دوست بابا بزرگ عزیزانم در ایل گلی تبریز اردیبهشت ماه 95. لاله های امسال ایل گلی واقعا زیبا بودن و اینم کباب بعد از گشت و گذار تو هوای ازاد وتمیز ایل گلی تولد مریم و پریماه دوست داشتنی دخترهای دوست بابایی که 29 اردیبهشت ماه بود و به هممون خیلی خیلی خوش گذشت.   ...
21 مرداد 1395

عکسهای بهار 95(قسمت دوم)

پسر و دختر نازنینم عاشق بیرون رفتن و بازی در فضای آزاد هستن. من و بابایی هم تا جایی که بتونیم سعی میکنیم خواسته شون رو براورده کنیم. آرتا و آنیا کنار رود آراز آرتا در پارک کوهستانی جلفا پارک درنای جلفا به همرا هآرتین جون خوشگل که مهمونمون بودن           ...
21 مرداد 1395

عکسهای بهار 95

نوروز 95 رو سفری چند روزه به نخجوان داشتیم. برنامه های مخصوص سال نو و نمایشگاه های شیرینی های مخصوص اذربایجان دیدنی بود. یک روز هم مهمونی جشن تولد دوست عمو پرویز دعوت شدیم. که خیلی خوش گذشت ارتا و انیا و پارلا و  تارا (دخترهای دوست داشتنی عمو پرویز و زن عمو سیما) اینم گل دختر در حال خرید در فروشگاه آرتا و پارلا آنیا جون در اولین سال تحویل عمرش روزهای پر لاله جلفا عکس ارتا و انیا با نوه های خاله، آرین و رزای خوشگل، که مهمون خونشون بودیم ...
20 مرداد 1395

دندونی دخترم

روز نهم اسفند مروارید اول دختر خوشگلم بیرون زد. روز پنجشنبه سیزده اسفند ماه تو خونه مامان جون براش آش دندونی پختیم . و کیک مامن پز دندونی دخترم ...
17 مرداد 1395

ادامه عکسها، پاییز و زمستان 94

آرتا و آنیا و امیرمهدی خونه دایی جون اذرماه سه تفنگدار در شب یلدا امیرمهدی و ایلیا و آرتا جونم. نوه های ذکور خونه مادربزرگ عکس آرتا و آنیا در لباس یکسان گل دخترم در شب یلدا و این هم درخت کریسمس که اخرین سالی بود که تو خونمون بود. بخاطر اینکه اونقدر رشد کرده به سقف رسیده و مجبور شدیم از خونه انتقال بدیم روزهای برفی آرتا ارتا در پیست اسکی جوجه های خوشگل مهربونم آرتا در تولد بابایی آنیا در تولد عمه جون چهارشنبه سوری دردونه هام ...
16 مرداد 1395

سلامی دوباره

سلام خدمت دوستهای گل نی نی وبلاگی و غیروبلاگی. چند وقته همش در تلاشم که بیام و نوشتن تو وبلاگ رو از سر بگیرم. متاسفانه نمی دونم از تنبلی هست یا نبود وقت، که نتونستم عکسهای جدید دختر و پسر خوشگلم رو بزارم . الان اومدم این پست رو بنویسم که بزودی انشالا عکسهاشون هم گنجانده بشه     آرتای گلم در حال جارو کشیدن خونه و کمک به مامانی خواهر و برادر در حال تماشای قطار ناز پسر در حال خرید کردن عکس بعد از حمام آرتا و انیا یه نمونه از شاهکارهای آرتا؛ که وقتی بهش گفتم برو از کمد برای خودت لباس بیار پسرم و شاهکاری که با رژ خلق کرده رو صورتش خواهر و برادر دوست داشتنی ...
8 تير 1395

تولد آنیا خواهر آرتاجون

سلام. خیلی وقته وبلاگمون سوت و کور مونده. الان اومدیم از یه خبر مهم بگیم. آنیای عزیز ما خواهر آرتا بامداد 15 شهریور 1392 ساعت 2.30 تو بیمارستان شمس تبریز متولد شد. آرتا خواهر کوچولوش رو با  روی خوش پذیرا شد   این عکس هم با تریلی دوست بابایی گرفته. البته به گفته بابایی ترسیده بود داخل ماشین بشینه چند تا عکس از تابستون ارتا ...
11 مهر 1394

تیرماه 94 و تابستانه های آرتا

آرتا مرد عنکبوتی که دوست داره از دیوار راست هم بالا بره تو باغچه بابابزرگ موقع رفتن به مهمونی افطاری آرتای گلم بعد از ظهرهای تابستان رو توی استخر توی ایوون خونه خوش گذرونده آرتا در حال تماشای اسمان روز آبیاری باغچه   آرتا و  دوچرخه جدیدش که بابایی براش خریده ...
18 مرداد 1394

تولد دوسالگی گل پسرم آرتا

روز جمعه دوم مرداد ماه 1394 آرتای عزیزم دوساله شد. پسر گلم دو ساله که در جمع خانواده ماست و با شیطنت هاش و شیرین زبونی هاش، شیرینی بخش لحظه هامونه. چقدر روزها زود میگذره. راستی سرمون هم حسابی شلوغ بود و کلاه تولد هامون یادمون رفت.     ...
18 مرداد 1394