اولین دندون آرتاجون
آرتای عزیزم یه مدتی بود لثه هاش میخارید و داشت دندون درمیاورد برای همین هم هرچیزی که به دستش میرسید رو تو دهنش فرو میکرد.
25 دی ماه که شب آرتا جون گریه میکرد، به طور اتفاقی متوجه شدم که آرتا جون مروارید خوشگلش از لثه اش بیرون زده
قرار شد با کمک مامان جون آش دندونی بپزیم.
روز سی ام دی ماه یعنی یک روز مونده به تموم شدن شش ماهگی آرتا آش دندونی پختیم.
مامان جون هم به رسم قدیم گندم های دندونی رو رو پیرهنش وصل کرد.
روز بعدش دائی جون اینا با یه هدیه به مناسبت دندون دراوردنم به دیدنمون اومدن
این هم امیر مهدی جون پسردائی آرتا که عاشق کادوی آرتا شده بود و کلا تا وقتی که از خونمون برن سوار بر ماشین بود
و آرتای شش ماهه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی