آرتا و تابستان
آرتا چند روزی بود که هر روز با حضور مامانی و بابایی تو خونه از خواب بیدار میشد چون مامانی و بابایی تو تعطیلات تابستونی بودن و همین باعث شده که آرتا جون کمی وابسته بشه و بهانه گیر.
چند تا عکس از صبحانه خوردن آرتا تو تعطیلات
روز 17 مرداد عمه جون آرتا تو پیست اسکی سهند امتحان داشت و ما هم با اونا رفتیم پیست اسکی.
آرتا عاشق طبیعت هست و خیلی از دامنه سهند خوشش اومده بود
از اونجا هم رفتیم سری به قوریگل زدیم و آرتا و آیدین حسابی بازی و شلوغی کردن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی